نصری: بر روابط ایران و آمریکا منطق «تنشزدایی» حاکم شده است/ «سند سپتامبر» تا حدود زیادی موضوعیت خود را از دست داده است
تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۴۹۵۷۱
رضا نصری تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در گفتوگو با ایلنا، در خصوص اظهارات امیرعبداللهیان درباره سند سپتامبر و واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه به این موضوع که گفت موضوع سند سپتامبر موضوع جدیدی نیست، گفت: سخنگوی وزارت خارجه در مورد ابهامی که در برخی رسانهها به واسطه استفاده آقای امیرعبداللهیان از اصطلاح «سند سپتامبر» ایجاد شده بود، روشنگری کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این نقشهراه ابتدا به خاطر اختلافات طرفین بر سر «موضوعات پادمانی» معطل ماند؛ یعنی آژانس و طرف غربی معتقد بودند موضوعات پادمانی موضوعاتی ماهیتاً «فنی» هستند که باید طی یک فرآیند مذاکرات فنی میان ایران و آژانس حلوفصل شود و ایران معتقد بود اختلافات پادمانی به عملکرد غالباً «سیاسی» آژانس در حوزه نظارتی برمیگردد و باید در وین در چارچوب مذاکرات سیاسی برطرف شود. پس از آن، ادامه رایزنیها در این باره به شروع کمپینهای تبلیغاتی انتخاباتِ میاندورهای کنگره در پاییز ۲۰۲۲ برخورد و همزمان با شروع اعتراضات سال گذشته و فضاسازیها پیرامون مشارکت ایران در جنگ اوکراین از دستور کار کشورهای غربی به کُل خارج شد. اشاره وزیر به این نقشهراه بود و نه سند جدیدی که جایگزین برجام باشد.
نصری در پاسخ به این سوال که امروز شکل توافق ایران و آمریکا بعد از آزادی زندانیان دو تابعیتی و پولهای بلوکه شده به چه صورت است بلومبرگ اخیرا مدعی شد که ایران در ازای کاهش غنیسازی اورانیوم فروش نفت خود را بالا میبرد این موضوع تا چه اندازه درست است، گفت: به نظر میرسد بر روابط ایران و آمریکا یک منطق «تنشزدایی» حاکم شده است. آمریکا درگیر موضوع اوکراین و انتخابات است و قصد تشدید تنش با ایران را ندارد و ایران نیز با توجه به شرایط اقتصادی از تشدید تنش با آمریکا منفعتی نمیبرد. ضمن اینکه گذر زمان به تدریج رسیدن به توافق را دشوار میکند. به همین خاطر، گمان میکنم دو طرف به این فرمول مشترک دست یافتهاند که در مقطع کنونی - در فقدان برجام - بهترین راه پیش رو، اتخاذ یک سلسله اقدامات و تدابیر متقابل است که هرکدام میتوانند - به دور از تشریفات حقوقی - به اجرا درآورند تا احیاناً فضای سیاسی برای انعقاد یک توافق مدون مهیا شود. در این راستا، ممکن است آزادی زندانیان در دو کشور، آزادیسازی پولهای بلوکه شده ایران، کاهش تنش در حوزه نظامی، تعدیل تحریمهای نفتی و همچنین تعدیل فعالیتهای هستهای ایران جزئی از این تدابیر و اقدامات باشد.
وی در پاسخ به این سوال که سناریوی پیش رو توافق ایران و آمریکا به چه صورت پیشبینی میشود آیا به توافق روی کاغذ منجر خواهد شد، گفت: معتقدم امروز «سند سپتامبر» تا حدود زیادی موضوعیت خود را از دست داده است چراکه این بار به فصل انتخابات ریاستجمهوریِ آمریکا رسیدهایم و بعید است آقای بایدن بخواهد به خاطر پرونده هستهای، خودش را با لابی اسرائیل و کنگره و حزب جمهوریخواه و دموکراتهای تندرو درگیر کند. در واقع، در فصول انتخاباتی در آمریکا مواضع و عملکرد سیاستمداران به شدت شعاری و تبلیغاتی و عوامگرایانه میشود و هیچ سیاستمداری حاضر نیست ولو برای اجرای یک سیاست معقول و معتدل در قبال ایران هزینه سیاسی و انتخاباتی بپردازد! حال، آیا بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و احیاناً ایجاد یک فضای سیاسی مستعدتر، باز همین سند مبنا قرار خواهد گرفت؟ آیا تا آن زمان نقشه راه دیگری مورد توافق قرار خواهد گرفت؟ یا اینکه سلسله اقدامات خاموش، تدریجی و جامعتر کنونی در نهایت در قالب یک سند مستقل یا یک قطعنامه شورای امنیت کُدبندی (Codify) و جایگزین برجام خواهد شد؟ هنوز معلوم نیست. هرچند گمان میکنم - اگر برنامه واقعاً همین باشد - گزینه آخر محتملتر است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: حقیقت این است که از زمان تشکیل دولت جدید در آمریکا در ژانویه ۲۰۲۵ تا انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ در اکتبر ۲۰۲۵ تنها ده ماه برای رسیدن به یک توافق فرصت باقی خواهد ماند که در آن بازه زمانی یک انتخابات ریاستجمهوری در ایران نیز برگزار خواهد شد. اگر از منظر حقوقی نگاه کنیم، در این بازه زمانی کوتاه، اگر موضع قطعی ایران اجرای «برجام آنطور که هست» در راستای این سند باشد، بعید است دولت آمریکا تن به قراردادی بدهد که عملاً بندهای غروب آن ظرف چند ماه به نفع ایران منقضی میشود. اگر هم طرفین بخواهند بر سر تاریخ انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ مذاکره کنند، آنگاه سایر موضوعات درون برجامی نیز - که با هم توازن و پیوستگی دارند - باید ناگزیر مورد مذاکره قرار بگیرند که این خود عملاً به مثابه مبادرت به یک مذاکره پیچیده بر سر یک برجام جدید خواهد بود که قابل تحقق نیست. در این میان، آنچه باقی میماند تثبیت و کدبندی اقدامات تدریجی، جامعتر و خاموشی است که به نظرم از هماکنون طرفین در پیش گرفتهاند.
وی تصریح کرد: احتمال میدهم روند همین باشد چراکه اگر هیچ توافقی به هیچ شکلی صورت نگیرد و بحث توسل غرب به سازوکار موسوم به «ماشه» پیش از انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ و خروج متعاقب ایران از پیمان ان.پی.تی مطرح شود، عملاً هر دو طرف وارد یک بازی باخت-باخت و پیشبینیناپذیری شدهاند که تاثیرات منفی و گسترده آن دامنگیر ثبات و امنیت بینالمللی خواهد شد. پس گزینه سوم میتواند راهحل نسبتاً مناسبتری باشد.
نصری افزود: این نکته نیز شایان ذکر است که تداوم رویکرد «توافق نانوشته» - و مبادرت به مذاکرات مستمر برای حفظ آن - تا زمانی میسر است که وضعیت حقوقی طرفین از دید آمریکا به صورت یکسویه - با انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ و سازوکار موسوم به «ماشه» - به نفع ایران تغییر نکند. پس در نهایت به جایی خواهیم رسید که دستیابی به یک سند مدون ضروری میشود که سناریوی مطرح شده میتواند یکی از راههای رسیدن به آن باشد. البته در صورت به قدرت رسیدن یک دولت جمهوریخواه وضعیت متفاوت خواهد بود. اما حتی در این صورت - اگر رئیسجمهور فردی غیر از ترامپ باشد - باز هم فضای سیاسیای که بر اثر ماهها تنشزدایی بین دو کشور ایجاد خواهد شد، میتواند مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
وی تصریح کرد: البته توجه داشته باشید این تحلیل غالبا از منظر حقوقی است و بر اساس دادهها و شرایط بینالمللیِ امروز بنا شده و عوامل خارجی مانند سرنوشت جنگ اوکراین و وضعیت صحنه جهانی در آن زمان - که امروز نامعلوم است - در آن لحاظ نشده است.
نصری در پاسخ به این سوال از نظر شما کاهش غنیسازی اورانیوم به نوعی دخالت در قانون اقدام راهبردی در جهت رفع تحریمها نیست؟ آیا مجلس با این موضوع مقابله نخواهد کرد، گفت: فعلاً نمیشود به طور دقیق از مواردی که از گزارش رسمی آژانس در برخی رسانهها منعکس شده میزان انطباق اقدامات دولت و سازمان انرژی اتمی با الزامات قانون اقدام راهبردی را ارزیابی کرد. اما حقیقت این است که «قانون اقدام راهبردی» اقداماتی که قاعدتاً باید بر سر هر یک از آنها توافق کرد تا به یک قرارداد نهایی رسید را تا زمان «اجرای کامل تعهدات کشورهای متعاهد» برجام برای دولت الزامآور ساخته است. یعنی عملاً قدرت مانور و انعطاف در تدوین و اجرای تاکتیکهای مذاکراتی را برای دولت و دستگاه دیپلماسی محدود کرده است. معتقدم حتی اگر اقدامات دولت با الزامات قانون راهبردی تطابق مطلق نداشته باشد، لازم است مجلس در این باره عملگرایانه، مصلحتاندیشانه و با اغماض عمل کند تا منافع ملی تأمین و وضعیت معیشتی مردم در مسیر بهبود قرار گیرد. با توجه به قرابت سیاسی مجلس با دولت کنونی - در مقایسه با دولت قبل - احتملاً هم چنین خواهد کرد.
وی در پاسخ به این سوال اقدامات آمریکا در حوزه برقراری تماس با ایران جهت انجام مذاکره را نتیجه کدام رفتار میدانید آیا با برکناری رابرت مالی آمریکا به دنبال کاهش تنش با ایران بود، گفت: تعدیل موضع آمریکا نسبت به ایران بیش از هر چیز ناشی از این حقیقت است که واشنگتن در مقطع کنونی - با توجه به درگیری فزایندهاش با روسیه - تشدید تنش با ایران را به صلاح خود نمیداند. در ایران نیز، تجربه عملی کشورداری، اغلب جریانهای سیاسی را به این نتیجه رسانده که برای اداره امور و بهبود وضعیت اقتصادی، «تنشزدایی» با کشورهای رقیب سیاست مناسبتری است! در این میان، به نظرم قضیه رابرت مالی موضوعیتی چندانی ندارد، چراکه فردی که جایگزین او شده مواضع تندتری نسبت به ایران دارد و نمیشود جایگزینی او به جای مالی را یک امتیاز برای ایران تلقی کرد.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1811434منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: رضا نصری ایران و آمریکا سیاست خارجی مذاکرات وین پاسخ به این سوال ایران و آمریکا سند سپتامبر تنش زدایی خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۴۹۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله به رفح دور اما نزدیک!
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: «یسرائیل کاتز» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی مدعی شده که در صورت حصول توافق تبادل اسرا با حماس؛ اجرای طرح حمله زمینی به رفح به حال تعلیق درخواهد آمد.
وی در جریان مصاحبه با شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی، مدعی شد که «آزادی گروگانها اولویت نخست ما است.»
این وزیر صهیونیست در پاسخ به این سؤال که «آیا اولویتبندی شامل تعویق حمله طراحیشده بهمنظور (تحقق هدف ادعایی) محو گردانهای حماس از غزه میشود»؛ گفت: بله. اگر توافقی در کار باشد، عملیات را تعلیق میکنیم.
تغییر راهبرد یا تغییر لحن؟
البته کاتز عضو کابینه جنگ رژیم صهیونیستی نیست؛ اما برای نخستین بار است که دستکم یکی از اعضای کابینه امنیتی بهصراحت از امکان تعلیق یا تعویق عملیات مشروط به آزادی اسرا سخن میگوید.
توافق با حماس برای آزادی اسرا از هر زمان دیگری برای تلآویو حیاتیتر استهمچنین، اظهارت کاتز در عمل فاصله چندانی با ادعای «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی که گفته بود «با توافق یا بدون آن، به رفح حمله میکنیم» ندارد، اما در آنچه وزیر صهیونیست میگوید، از لحن قلدرمآبانه نتانیاهو خبری نیست.
این تغییر لحن میتواند تا حد زیادی ناشی از استیصال تلآویو در برابر معترضان صهیونیستی باشد که با برگزاری تظاهرات گسترده، نتانیاهو را مسئول شکست مذاکرات با حماس و آزادی اسرا میدانند.
اما آنگونه که از لحن کاتز استنباط میشود، توافق با حماس برای آزادی اسرا از هر زمان دیگری برای تلآویو حیاتیتر است.
آخرین چانهزنیها و تهدیدها
از طرفی، حماس صبح روز شنبه اعلام کرد که پاسخ اسرائیل به پیشنهاد اخیر آتشبس را که در جریان مذاکراتی با وساطت قطر و مصر ارائه شد، دریافت کرده و پیش از هرگونه واکنش، آن را بررسی خواهد کرد.
به دور از هرگونه توافق صلح، حماس انتظار دارد که مذاکره به پایان جنگ غزه ختم شود حالآنکه اسرائیل در بهترین حالت از تعلیق یا تعویق عملیات رفح سخن میگوید.
رژیم اسرائیل از گزینه «حمله قریبالوقوع به رفح» بهعنوان اهرمی برای ترغیب حماس به قبول تازهترین پیشنهاد آتشبس که همین حالا مشغول بررسی آن است، استفاده میکنداز سوی دیگر، گزارش رسانههایی مثل «یورو نیوز» حاکی از آن است که ارتش اسرائیل دهها تانک و خودروی زرهی را در امتداد مرز با نوار غزه در جنوب این باریکه مستقر کرده و به نظر میرسد برای حمله زمینی به رفح آماده میشود.
این تانکها و خودروهای زرهی روز جمعه ۲۶ آوریل در نزدیکی گذرگاه «کرم شالوم» اسرائیل که در مجاورت رفح است، مستقر شدند.
پیشتر نیز روزنامه «والاستریت ژورنال» نوشته بود ارتش اسرائیل در حال آماده شدن برای تخلیه غیرنظامیان فلسطینی از رفح قبل از آغاز حمله به این منطقه است.
همزمان با انتشار این اخبار، «بیتسالل اسموتریچ» از وزرای افراطی رژیم صهیونیستیی در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت که مذاکره کردن با حماس «غیرمسئولانه» است و اعضای این گروه باید بهجای آن کشته شوند.
از مجموع سه متغیر «نرمش لحن کاتز»، «استقرار تانکها پشت مرز رفح» و «موضعگیری تند اسموتریچ» میتوان این طور برآورد کرد که رژیم اسرائیل از گزینه «حمله قریبالوقوع به رفح» بهعنوان اهرمی برای ترغیب حماس به قبول تازهترین پیشنهاد آتشبس که همین حالا مشغول بررسی آن است، استفاده میکند.
آمریکا و راههای نرفته
این در حالی است که موضع آمریکا درباره حمله اسرائیل به رفح دوپهلو است. «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید از یکسو میگوید «آمریکا و اسرائیل در دومین نشست مجازی خود در خصوص حمله به رفح بر سر ضرورت شکست حماس در آنجا توافق کردند. در خصوص نگرانیهای آمریکا درباره رفح بحث شد و اسرائیل پذیرفت که این نگرانیها را در نظر بگیرد».
از سوی دیگر، او مدعی میشود که «من هنوز یک طرح معتبر و قابلاجرا برای انتقال مردم به خارج از رفح ندیدهام که هر سطحی از جزئیات در مورد نحوه تغذیه و تهیه دارو برای مردم داشته باشد.»
با توجه به تشدید اعتراضهای جهانی علیه عملکرد اسرائیل و خیزش جنبشهای دانشجویی آمریکا در حمایت از فلسطین، رویکرد دولت واشینگتن مبنی بر دفاع بیچونوچرا از رژیم صهیونیستی بهشدت زیر سؤال رفته و حمله ارتش رژیم صهیونیستی به رفح میتواند پایههای دولت جو بایدن دموکرات را که با چالش تثبیت قدرت در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ مواجه است، بیشازپیش سست کند.
آنطور که روزنامه صهیونیستی «معاریو» در نسخه چاپ شنبه خود نوشت، آمریکا در ملاء عام به اسرائیل توصیه میکند که قبل از چارهاندیشی برای آوارگان رفح، به این منطقه حمله نکند، اما در جلسات خصوصی با قاطعیت بیشتر میگوید «اصلاً وارد رفح نشوید».
یکی از مسئولان بلندپایه آمریکایی به خبرنگار روزنامه معاریو گفته است: «ما از اسرائیل نمیخواهیم که حماس را به حال خود رها کند بلکه میگوییم بدون نابود کردن رفح، راههای دیگری هم برای تحت پیگرد قرار دادن سران حماس وجود دارد.»
ظاهراً یکی از راههای جایگزین واشینگتن، تشکیل ائتلافی آمریکایی-عربی است که به معنای استقرار نیروی عربی در نوار غزه و واگذاری امنیت این منطقه به اعراب است.
این راهحل نیز چالشهای خود را دارد که یکی از آنها هموار کردن مسیر پر از دستانداز عادیسازی رابطه ریاض-تلآویو است.
انتهای پیام/
مریم خرمائی